نقدها انفجاری ترامپ از حضور در افغانستان

به گزارش اهدا بلاگ، تا زمان ورود من به کاخ سفید، این بحث ها بارها مطرح و تکرار شده بود و به همین دلیل من با یک لوح سفید و تمیز روبرو نبودم. اولین ورود من به این بحث ها به روز دهم ماه مه 2018 باز می شود (همان روزی که در نخستین ساعات بامداد آن گروگان های امریکایی از کره شمالی به کشور بازگشتند). زلمی خلیلزاد دوستی که از زمان دولت بوش پدر او را می شناختم و بعداً در سال 2007 به جای من به عنوان سفیر امریکا در سازمان ملل انتخاب شد، در روز دهم ماه مه به دیدنم آمد.

نقدها انفجاری ترامپ از حضور در افغانستان

زال (همه ما خلیلزاد را به این نام می خواندیم) یک امریکایی افغان تبار است که مدتی نیز به عنوان سفیر امریکا در کابل خدمت نموده بود. او به من گفت: عده ای که مدعی هستند از طرف گروه طالبان صحبت می نمایند با من تماس گرفته و خواهان مذاکرات صلح شده اند. او با افراد دیگری در دولت که می توانستند اصالت و صداقت این تماس گیرندگان را ارزیابی نمایند نیز صحبت نموده بود ولی می خواست پیشاپیش من در جریان باشم تا اگر اصالت آنها تأیید شد، بدانم چه اتفاقاتی در حال وقوع است. خلیلزاد در اواخر ماه ژوئیه به من اطلاع داد که اصالت این تماس ها تأیید شده است. دلیلی نمی دیدم که این تماس ها ادامه نیابند، البته نه به این خاطر که من انتظار داشتم اتفاقات مهمی از این تماس ها بیفتد. خلیلزاد وظیفه مذاکرات پشت پرده با طالبان را برعهده داشت و در عرض یک ماه نقش او توسعه یافت و به یکی از نمایندگان ویژه وزارت خارجه که تعدادشان هم هر روز افزایش می یافت، تبدیل شد. نماینده ویژه عنوانی معقول و قانع نماینده بود که همچون سایر پست های متعارف در وزارت خارجه نیازی هم برای دریافت تأییدیه از مراجع مختلف نداشت.

با توجه به نقدها انفجاری و دوره ای ترامپ از ادامه حضور نظامی ما در افغانستان، احساس می کردم که ما باید حداقل قبل از انتها سال جلسه شورای امنیت ملی را با حضور همه اعضا تشکیل دهیم یا حداقل یک جلسه توجیهی با حضور مقامات نظامی در خصوص افغانستان داشته باشیم. من به دنبال این بودم که هرگونه جلسه ای در این باره تا آنجا که ممکن است با فاصله زیاد از انتخابات کنگره در ماه نوامبر برگزار گردد اما هرگز نفهمیدم که چرا متیس دوست داشت این جلسه هرچه زودتر و نزدیکتر به ایام انتخابات برگزار گردد. در نهایت جلسه برای روز هفتم نوامبر، دقیقاً یک روز بعد از انتخابات میاندوره ای کنگره، برنامه ریزی شد. من مطمئن بودم که ترامپ بدون توجه به نتایج انتخابات مجلس سنا، از این که جمهوریخواهان اکثریت مجلس نمایندگان را در این انتخابات از دست داده اند، بسیار ناراحت است. آیا متیس قصد داشت با سرعت بخشیدن به تصمیم ترامپ برای خروج کامل از افغانستان، بتواند به بهانه پایبندی به اصول خود در مخالفت با خروج، از وزارت دفاع استعفا دهد؟ یا اینکه این یک کوشش سازمانی در داخل پنتاگون بود که ترامپ و نه امریکا را مستقیماً مسئول ناکامی در جنگ افغانستان جلوه دهد و بویژه شکست راهبرد محبوب پنتاگون در زمینه مقابله با شورشیان را در افغانستان و عراق لاپوشانی کند؟ پمپئو هم با من موافق بود که جلسه توجیهی درباره افغانستان باید در اواخر ماه نوامبر برگزار گردد ولی ما واقعاً دیگر قادر نبودیم جلوی تشکیل آن را بگیریم.

ساعت یک بعدازظهر روز انتخابات، با خلیلزاد دیدار کردم. او گمان می کرد که زمان بیشتری در مقایسه با آنچه من باور داشتم، برای مذاکره با طالبان در اختیار دارد. اما من انتظار داشتم که ترامپ خیلی زود، شاید همین فردا، ترمز را بکشد و جلوی اختصاص بودجه و حمایت های دیگر را بگیرد. پنس به من اطلاع داد که متیس همچنان استدلال می نماید که ما از نظر نظامی در افغانستان درحال پیشرفت هستیم و نباید این فرایند را تغییر دهیم. ، ایران

منبع: ایران آنلاین
انتشار: 24 بهمن 1399 بروزرسانی: 24 بهمن 1399 گردآورنده: ehdablog.ir شناسه مطلب: 627

به "نقدها انفجاری ترامپ از حضور در افغانستان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نقدها انفجاری ترامپ از حضور در افغانستان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید